این فرش دستباف، اثری بینظیر از هنر والای ایل قشقایی و بهویژه طایفه یلمه است؛ طایفهای که به بافت قالیهای اصیل و خوشساخت شهرت دارد. آنچه پیش روی ماست، نهفقط یک فرش، بلکه قطعهای هنری است که از دل طبیعت، فرهنگ و خاطرههای کهن برآمده و در تار و پود خود روحی زنده دارد. این فرش با اندازه دقیق ۳۰۰ در ۲۰۱ سانتیمتر، با بافت یلمه خلق شده است؛ شیوهای که در میان عشایر قشقایی جایگاه ویژهای دارد. یلمهها از طوایف اصیل قشقاییاند و قالیهایشان از گذشته تا امروز، بهسبب رنگبندیهای خاص، طراحیهای ذهنی، و ترکیببندی جسورانهشان، مورد تحسین بودهاند. فرشی که اکنون دربارهاش سخن میگوییم، بهطور کامل و بدون استفاده از نقشه و الگوی از پیشطراحیشده بافته شده، به این معنا که ذهن خلاق بافنده، نقشپرداز اصلی این اثر بوده است. فرش از ۱۵ خشت بزرگ تشکیل شده، که در قالب پنج ردیف سهتایی چیده شدهاند. این ساختار خشتی که یکی از سنتیترین و در عین حال زیباترین قالبها در بافت فرش ایرانی است، به اثر جلوهای منظم، متقارن و موزون میبخشد. رنگ هر خشت، بهصورت یکدرمیان قرمز و سرمهای انتخاب شده، بهگونهای که خشت مرکزی، که مرکز دید و توجه بیننده را به خود جلب میکند، به رنگ سرمهای بافته شده است. این ترکیب قرمز و سرمهای، که از رنگهای کلاسیک و فاخر در هنر قالیبافی محسوب میشوند، به فرش جلوهای آنتیک و اصیل بخشیده است. قرمز نماد حیات، خون و شور زندگیست و سرمهای، نشانهای از عمق، آرامش و شکوه آسمان شب. این تضاد زیبا در رنگبندی، فرش را زنده و چشمگیر کرده است. درون هر یک از این خشتها، یک حوض بزرگ با طرح هندسی دیده میشود. این حوضها که با دقت و نظم طراحی شدهاند، خود به نوعی تداعیگر باغهای ایرانی هستند؛ باغهایی با هندسه دقیق و نمادین که درون خود گلها و گیاهانی ریز و هندسی دارند. نقش گلها و گیاهان با خطوط تیز و زاویهدار اجرا شدهاند که امضای سبک یلمه است؛ سبکی که بهجای نقوش منحنی و نرم، بیشتر بر پایه خطوط شکسته، گوشهدار و هندسی استوار است. تمام اجزای این فرش با پشم بافته شدهاند؛ چه تار، چه پود و چه پرز. پشم استفادهشده از نوع دستریس و بومی منطقه است، که نرمی، گرما و اصالت خاصی به فرش میدهد. رنگها نیز بهطور کامل از مواد گیاهی و طبیعی بهدست آمدهاند: سرمهای از نیل، قرمز از ریشه روناس، سبز از پوست گردو و زرد از اسپرک. رنگرزی سنتی، باعث شده که رنگها در طول زمان نه تنها از زیبایی نیفتند، بلکه جلوهای کهنه و آنتیک به خود بگیرند؛ گویی که این فرش از دل تاریخ بیرون آمده و روایتگر روزگاری دور است. اما شاید مهمترین ویژگی این فرش، ذهنیبافی آن باشد. ذهنیبافی نهفقط نشانهای از مهارت فنی، بلکه نشانهای از خلاقیت، حافظه بصری قوی، و درک هنری بالای بافنده است. او بدون آنکه طرحی روی کاغذ داشته باشد، با تکیه بر ذهن و دل خود، این ترکیب رنگ، این نقشهای هماهنگ، و این ساختار متقارن را پدید آورده است. این فرش یلمه، فراتر از یک اثر کاربردی، نمایندهای اصیل از فرهنگ قشقایی است. حضور آن در هر فضا، نهتنها رنگ و گرما میبخشد، بلکه حس تاریخ، سنت، و هنری زنده را نیز به آن مکان منتقل میکند. این فرش، همچون پنجرهای است که رو به دنیای عشایر باز میشود؛ دنیایی که در آن طبیعت، رنگ، و زندگی در تار و پود فرشها گره خوردهاند.